CURATORS * تور 2021  

گوش دادن به Green Grass

آلبوم هنر مفهومی صدا توسط باربارا رامیرز ، سوزانا A. مجید ، الکسی کوچتکوف + محمدعلی لتایف

نصب صوتی که در آن ما با استفاده از داده ها و رسانه ها از بایگانی ها ، داستان ها ، متن ها و اصوات ساده خیابان ها و محیط فعلی و همچنین تبدیل مواد بصری به متن ، با هم از طریق دیدگاه ها ، زبان ها و دانش صوتی مختلف آزمایش می کنیم. و روایت کردن.

فضا صدا است و صدا فضا - ما می خواهیم فضایی را برای شنیدن عمیق ایجاد کنیم ، در آن صداهای فیزیکی و مکانیکی محیط با متن ، شعر و موسیقی که توسط هنرمندان برای این کار هنری تولید می شود ، ادغام می شوند.

یک نصب صدا ، جایی که ما با استفاده از داده ها و رسانه ها از بایگانی های مختلف ، روایت ها ، متن ها و صداهای ساده خیابان ها و محیط فعلی و همچنین تبدیل تصاویر بصری به متن و تجربیات مختلفی از دیدگاه ها ، زبان ها و دانش صوتی را تجربه می کنیم. روایت آنها.

فضا صدا است و صدا فضا - ما می خواهیم فضایی برای شنیدن عمیق ایجاد کنیم ، جایی که اصوات فیزیکی و مکانیکی محیط با متن ، شعر و موسیقی تولید شده توسط هنرمندان برای این اثر هنری ادغام می شوند.

باربارا رامیرز

بهار شکسته است. ضربان زیر پاهای برهنه شما. خزه نرم و مرطوب در وسط شهر. جنگل مکانی است که ما با آن ملاقات می کنیم بنابراین از شهر می آییم. تونس ، سانتیاگو ، مسکو ، برلین. گره ای از صداها که از اصوات بایگانی شده تشکیل شده اند. یک خط داستانی در مراحل صدا متوقف می شود

چرا؟ می خواهیم چه بگوییم؟

زنی مسیر خود را پایه ریزی می کند: از رحم مادرانه به سمت خیابان بیرون می رود. او ابزارهای خود را که از فلز ساخته شده است ، می گیرد - صدای فلزی از طریق محافظ پنجره برخورد می کند. و با دندانهای کنایه راه خود را از روی آسفالت باز می کند. اعتراض همان چیزی است که زمین را در زیر پاهایش تکان می دهد - بسیاری از هم نوعان او وجود دارد ، بسیاری در خیابان های عصبانیت - تشنه تجدید حیات ، بهبودی که اتفاق می افتد ، امید.

و هنگامی که همه چیز پایین می آید - قطرات باران به زمین برخورد می کنند: آسمان ما را خیس می کند ، ما را مرطوب می کند ، ما را مرطوب می کند ، ما را خیس می کند: خندق ، صدای چلپ چلوپ. سرنگونی آسفالت ، زخمی شدن زمین و تقسیم کل خانواده ها. برادرش رفته است ، خواهرش در خیابان زخمی شده است. او در بازگشت به لبه جاده می جنگد و در جستجوی یک مکان ایمنی در پشت یک ظرف فلزی است. او در آنجا معطل می شود تا باران دوباره فروکش کند. خزه در حاشیه جاده به رنگ سبز تیره در می آید.

او با خود می گوید: «شاید بتوانم از اینجا به مسکو بروم. حتی ممکن است ظرف یک روز امکان پذیر باشد. سفر یک روزه یا یک شبه. ویولن پدربزرگم هنوز سالم است و دلم برای صدای خاصش تنگ شده است. "

بنابراین اکنون آنها گرد هم آمده اند. چهار مفسر فرش صدا. مانند گلیمی که به دست قبیله ای کوچنده ساخته شده و به دنبال محافظت تحت کپوزای ناشناس جنبش اعتراضی شیلی پیوند خورده است. بارش باران در برلین برای فرد تنها صدای تگرگ سنگ از خیابان های تونس است. در مسکو ما برف را از آن تشکیل می دهیم و به سمت ارتش می اندازیم. ما بر روی آنها باران می اندازیم و صدا کسل کننده است

چهار صدا ، چهار مکان ، چهار داستان - یک انزوا. از طریق یک ایده متحد ، متولد Neukölln-Berlin ، قابل شنیدن است. اویون به ما این فرصت را داد تا با وجود همه گیری همه گیر ، به عنوان هنرمند در یک مجموعه با هم کار کنیم. اکنون نتیجه قابل شنیدن ، بارگیری و شاید نیز قابل مشاهده است.

- باربارا ، محمد ، سوزانا ، الکسی.

 

اعتبارات

1 معرفی 

Susana A. Majid - متن ، صدا ، ضبط. الکسی کوچتکوف - صدا ، ویولن.
الکسی کوچتکوف - آهنگسازی ، تولید موسیقی. 

2. دختر (دختر) 

Susana A. Majid - متن ، صدا 
Mohamedali Ltaief - ضبط. 
الکسی کوچتکوف - آهنگسازی ، تولید موسیقی. 

3. تابه (نان)  

متن گابریلا میسترال.  
باربارا رامیرز - صدا ، اشیا metal فلزی. الکسی کوچتکوف - آهنگسازی ، تولید موسیقی. 
ترجمه انگلیسی توسط اونا اسمیت:  

آنها یک قرص نان روی میز گذاشتند ، داخل آن سفید ، پوسته قهوه ای ، 
آن را به یک پراکنده شکسته است 
از خرده های برفی بزرگ. 
به نظر جدید است ، چیزی که من هرگز ندیده ام ، اما همه چیزهایی است که من خورده ام ، 
اما نیمه خواب ، بازی با خرده های آن ، لمس و بو فراموش می شود. 
بوی مادر من را می مکد. بوی سه دره من می دهد ، 
Aconcagua ، Pa'tzcuaro ، Elqui. 
بوی من این است که وقتی می خوانم احساس می کنم. 
هیچ بوی دیگری در خانه مزرعه وجود ندارد و به این ترتیب می تواند من را صدا کند. 
هیچ کس دیگری در اطراف خانه ، 
فقط این نان روی بشقابی شکسته شد که مرا با بدنش می شناسد 
همانطور که من آن را با مال خودم می دانم. 
در همه جای دنیا ، همان نان ، صد برادر آن ، نان کوکیمبو ، نان اواکساکا ، نان سانتا آنا و سانتیاگو خورده شده است. 
وقتی کوچک بودم ، آن را می شناختم ، به شکل خورشید ، ماهی ، حلقه ، و دستم مانند کبوتر آهسته از گرمای داخلی آن آگاه بود. 
آن را فراموش کردم تا امروز ، وقتی دو نفر با هم ملاقات کردیم ، من با بدن سارای پیرم ، و او با بدن یک کودک پنج ساله.

4. ماتار ماتار 

متن بدر شاکر السیاب. 
سوزانا A. مجید - صدا. 
Mohamedali Ltaief - ضبط. 
الکسی کوچتکوف - ترکیب ، طراحی صدا. 

5. اعتراض 

باربارا رامیرز - برای تلفن های موبایل.  
الکسی کوچتکوف - آهنگسازی ، تولید موسیقی. 

6. مو 

باربارا رامیرز - متن ، صدا ، کالیمبا.  
الکسی کوچتکوف - آهنگسازی ، تولید موسیقی. 

7. زنان. مونولوگ 

Susana A. Majid - متن ، صدا 
Mohamedali Ltaief - ضبط. 
الکسی کوچتکوف - آهنگسازی ، ویولن ، تولید موسیقی. 

8. خاطرات فلزی 

باربارا رامیرز - صدا ، اشیا metal فلزی. 
الکسی کوچتکوف - آهنگسازی ، تولید موسیقی. 

9. لطفا ضعیف باشید 

متن رابرت روژدستونسکی.
الکسی کوچتکوف - ویولن ، صدا ، آهنگسازی ، تولید موسیقی. ترجمه انگلیسی توسط الکسی کوچتکوف: 

لطفا ضعیف باشید ... لطفا ضعیف شوید ، لطفا باشید. 
سپس من به شما یک معجزه هدیه می دهم ، 
بنابراین من می توانم بزرگ شوم ، بسیار خاص و بزرگ ، 
و شما را در حالی که خواب هستید از خانه ای در حال سوختن نجات دهید. 
سپس من برای بی پروا و ناشناخته آماده خواهم شد ، قبل از غرق شدن شما را از آب نجات می دهم. اما تو از من قویتر  
شما قدرت و اعتماد به نفس دارید ،  
و می توانید دیگران را از یأس آنها نجات دهید ، 
شما از هیچ کولاک ، بدون آتش نمی ترسید ، 
گم نمی شوی ، غرق نمی شوی ، خسته نمی شوی ، اگر بخواهی صاف و باد می شوی ، اما اگر فکر می کنی برای من آسان است - اینطور نیست. 
بنابراین من به شما التماس می کنم ، به من کمک کنید تا به من ایمان بیاورید ، 
و فقط برای یک لحظه ، لطفا ضعیف شوید. - 

10. همانطور که عزیز من ... (همانطور که محبوب من ...) 

متن ترانه - آهنگ محلی یزیدی 
سوزانا A. مجید - صدا. 
Mohamedali Ltaief - ضبط. 
الکسی کوچتکوف - طراحی صدا.  

11. خارج از منزل 

Susana A. Majid - متن ، صدا
Mohamedali Ltaief - ضبط. 

الکسی کوچتکوف - آهنگسازی ، ویولن ، تولید موسیقی.
جلد هنری توسط باربارا رامیرز.