اقامت قفل  

یک داستان بسیار کوتاه در ماه نوامبر! | ANISE HAMDOUN

کارهای هنری انیس حمدون به عنوان بخشی از اقامتگاه Lockdown ما ، یک مراقبت از خود - تألیف یک داستان - را ارائه می دهد.

انیسون روی کار: بعضی از مردم از قفل کردن ناراضی بودند ، بعضی از آن لذت می بردند ، بعضی از خود راضی نبودند ، اما دیگران بودند ... من ورزش کردم ، ویدیو مادرم را صدا کردم تا یک سیگار با قهوه بخورد ... و گاهی می نوشتم .

یک داستان بسیار کوتاه در ماه نوامبر!

وارد دفتر خانمی شدم که قرار بود تصمیم بگیرد. نه اینکه او از نمایشنامه آگاهی نداشته باشد یا پیش نویس را قبلاً نخوانده باشد ، اما وقتی نسخه نهایی آن را ارائه می دهید ، نسخه ای که از آن بیشتر نفرت دارید ، به طوری که دیگر نمی توانید به آن نگاه کنید و " نمی خواهید دوباره آن را ببینید ، به عبارت دیگر ، دیگر نمی توانید آن را دوباره بنویسید ، می خواهید مورد پسند واقع شود. این نفرت مطلق است که به معنای انجام نمایش نیز هست. در معیارهایی که طی هجده سال تلاش برای جلوگیری از نویسندگی و کارگردانی برای خودم تعیین کردم ، به این نتیجه رسیدم که متنفر بودن از نمایشنامه به معنای آماده بودن برای کارگردانی آن است. بنابراین رفتن به داخل دفتر با دانستن اینکه من به دافعه نهایی خود رسیده ام به معنی آماده بودن آن برای رفتن است. 
بنابراین وقتی شخصی که قصد داشت تصمیم بگیرد که آیا کاملاً از این نمایش متنفر است ، از آن راضی باشد ، من از خوشحالی پریدم. ما نمایشنامه را با هم می خوانیم و او به ویژه از الكس ، شاعر گرمافوبیایی كه فکر می كند باید مثل یك نجیب زاده نجیب رفتار كند ، خوشت آمد. من از دفتر بیرون آمدم ، یک قطعه چیزکیک بزرگ برای خودم گرفتم و به کربوهیدرات ها اهمیت نمی دادم ، زیرا همه ما در زمان کرونا بزرگتر می شویم ، و سپس به خانه برگشتم.
در را باز کردم و بلافاصله حضور کسی را احساس کردم ، فکر کردم این همسفر من است ، بنابراین رفتم تا سلام کنم. آن مرد در آشپزخانه بود و مقداری غذا با کربوهیدرات درست می کرد ، چرا دوباره کربوهیدرات ها در داستان من هستند؟
الکس بود! غذا را انداخت و شروع به تمیز كردن كرد. من شوکه شدم: الکس در آشپزخانه من چه جهنمی است؟! او نمی توانست من را ببیند ، من سلام کردم ، اما او نمی توانست صدای من را بشنود! من سعی کردم وسایل تمیزکاری او را بدزدم ، اما نمی توانستم آن را لمس کنم ، من نامرئی هستم! سپس او شروع به خواندن سطرهایی از نمایش من کرد و نام یکی از شخصیت ها را به نام آنیس بیان کرد! او خوشحال بود که بازی او به نفرت انگیزترین سطحی رسیده است که می تواند تحمل کند ، بنابراین بعداً می تواند آن را کارگردانی کند!
پایان

 

هنرمند: آنیس همدون
عنوان:  یک داستان بسیار کوتاه در ماه نوامبر!
سال: 2020
مواد / فناوری / قالب: متن

عکس پروفایل: دره آنتون

لینک ها:

فیس بوک: AnisthePirate
وب سایت: anis-hamdoun.com